30 دی 1396
مردی نابینا زیر درختی بر سر دو راهی نشسته بود! پادشاهی نزد او آمد، از اسب پیاده شد و ادای احترام کرد و گفت: قربان، از چه راهی میتوان به پایتخت رفت؟» پس از او وزیر پادشاه نزد مرد نابینا رسید و بدون ادای احترام گفت: آقا، راهی که به پایتخت می رود کدام… بیشتر »
نظر دهید »